سالی که گذشت از پرتجربه‌تربن سالهای عمرم بود تا به الان، سالی که در ابتداش حتی قسم می‌خوردم به اعتبار و اعتماد آدم‌هاش که الان بسی پشیمانم، سالی که میگفتم بدون فلان جا یا فلان فرد یا فلان دوست و فلان فامیل دنیا سخت میشه و من زندگی بدون اینا رو نمی‌خوام الان به جایی رسیدم یا مرا به جایی رساندند که از کارهای کرده و نکرده‌ام پشیمان شده‌ام! گاهی می‌خواهم فریاد بزنم که مگر خودت شاهد نبودی چه بر سرم آمد و یا آوردی پس این همه اصرار برای ماندنم برای چیست؟! گاهی می‌خواهم فریاد بزنم اما سکوت می‌کنم و به خودش می‌سپارم تا بهترین را خودش برایم رقم بزند.

می‌خواندم به هر چه غیر از خدا امید داشته باشی خدا از همان چیز ناامیدت می‌کند» و در این یک سال امیدهای زیادی به ناامیدی ختم شد تا فقط خودش برایم بماند.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها